آوازهاي بي وقت پرويز شاپور از شماره 10094 كيهان_27/11/35 مگس را كسي توي قفس نمي اندازد گوش خسته واژه گل را هم تحويل نمي گيرد باد كمر درخت را شكست و درخت كمر سايه اش را توي بال پرنده براي آسمان نامه نوشتم نوزاد ماهي ، دهانش بوي شير نمي دهد خود نويسم وقتي مي خواهد با كاغذ سفيد ملا قات كند ، كلاهش را به جا رختي آويزان مي كند