سالياني بس دراز مي گذشت از روزگار بي فراز سالياني بس كثيف سالياني بس پر از بيهودگي سالياني خالي ز هر مهر و وفا كوچه هايي خالي ز هر لطف و صفا سالياني از پي هم مي گذشت تا كه آن دختر كه با صد آرزو كرد آن ساليان را پشت سر بي كه يكدم از خيالش بگذرد اين چنين آشفته بازاري ز درد كرد آن ساليان را پشت سر ساليان اندر خم هم مي گذشت دخترك هم پا به پايش، مي دويد تا كه شايد بگذرد از كوچه اي،كوچه اي خالي ز هر بيهودگي ساليان اندر خم هم مي گذشت تا كه دختر به آن كوچه رسيد كوچه اي خالي ز هر بيهودگي كوچه اي بس پر ز عشق و پر اميد كوچه اي پر از لطف خدا كرد با شوقيِ فزون ،آن كوچه را بس پر از عشق و پر از گلهاي ناب آري، آري.آن كوچه ي بس پر ز شور و پر سرور همدم آن ساليان گشت و گذشت واي صد افسوس كه آن دختر نديد يا كه آن رهگذر در گوش او نجوا نكرد اين گذر بس بي شرم خواهد بود و بس بي اعتنا صد افسوس كه ندانست وقتي ساليان سالياني است كه بايد بگذرد سالياني است بس پر از بي مِهري و بيهودگي ديگر يك كوچه نمي ماند به جاي گر بماند كوچه اي؛ كوچه اي خالي ز هر مهر و وفاست گر بماند كوچه اي كوچه ايست پر ز نيرنگ و فريب آري من كه با صد اشتياق شدم عاشق اون كوچه و پس كوچه هاش غافل ماندم بي كه يكدم انديشه كنم كوچه ان كوچه س هنوز؟ بعد از اين ساليان بس دراز؟ بعد از اين گذر ِ بي رحمِ ِروزگار؟ آري غافل بودم و پر اشتياق پس دويدم در پي آن ساليان تا كه شايد من به آنها باز رسم تا كه شايد بگذرم از كوچه ها ديگر با خود گفتم،كوچه اي اندر خم اين كوچه نيست تا كه يكدم رهگذري باشد در آن پس كوچه ها باز ولي دارم اميد و بس اميد تا كه شايد يك روز از اين روزهاي بي وفا و بي صفا پس از اين ساليان بس دراز كوچه اي پيدا شود بي انتها كوچه اي خالي ز هر بيهودگي كوچه اي بس پر زعشق و پر اميد اميدي را بسپارم با باد، تا كه شايد روزي رسد دست ِ زمان ِ بي امان شايد آن روز ،دگر نماند گردي از من هم به جا باز دارم صد اميد و صد اميد،تا كه باز پيدا شود انسانيت تا كه باز يابند آن صداقت،آن رفاقت،آن عشق و صفا دختراني بس پر از شور و اميد كوچه هايي بس تهي از نيرنگ و فريب سالياني بس پر ز شور و پر اميد اميدهايي بس بزرگتر زين اميد خوب مي دانم كه ديگر آن روز نيستم من گر كه باشم،خاكي هستم اندر خم آن كوچه ها تا كه شايد باز اين باد نجيب، باز گرداند مرا به آن كوچه كه با صد شور و اميد كردم من آن روزگاران ،پر ز عشق و پر اميد شايد آن روز دگر باز رسم به آن كوچه بي انتها تا كه شايدباز گردند آن همه پس كوچه ها