[ رÙز٠ر ÙÚ¯Û Ù Ù Ø¨ÙÙ ]
|
||
|
October 2004
|
[ گا٠ÙÙشت ٠بÙÙ ]
![]() - پنج شنبه،5 آبان ماه حسرت تكرار مي شود زندگي و هر روز تكرار ديروز است و حتي بدتر از ديروز ها و من همچنان وامانده تر از هر روز....، باز هم در اين منجلاب دست و پا مي زنم و من هر روز تكرار كنان واژه زندگي بايد كرد،!! را چه احمقانه و با چه حماقتي!! تكرار مي كنم ولي امروز سوالم اين است كه چه كس به من گفت كه بايد زنده بمانم ؟ تا تكرار كنان زندگي كنم و حسرت وار ... هر روز حسرت ديروز ها و هر لحظه را بخورم و اشكي روانه گونه هايم سازم؟ سوالي دارم چه كس مرا امروز حسرت وار.. پاي اين پنجره فرسوده نشانده است؟ كه حتي ديگر آن پنجره تكراري نيز تكرار نخواهد شد و من بايد حسرت نبود آن هم بخورم تكرار مي شود زندگي تكرار مي شوم من در حسرت تكرار مي شود واژه تكراري زيستن ومن چقدر بيزار و گريزانم از اين تكرار چه كس نجات خواهد داد مرا؟ افسوس جر حسرتي نيست ؛ جوابِ اين سوال پ.ن: عكس از دوست خوبم آوا ديبا كسي كه ايستاده پاي پنجره... خودم هستم Ø·ÙØ§Ø²Ø Ø³Ø§Ø¹Øª 9:05 PM |