شاید من معتادم شاید من معتاد تنهاییم و نا امیدی آری!من معتاد نا امیدیم
شاید من اون پیچکیم.... که هِی دست و پا می زنه تا به پنجره برسه ولی تازه وقتی رسید پوچی ِ پنجره رو می فهمه
شایدم یه عنکبوتم! که به تنهایی خو کرده و تنهایی رو محکم دور خودش تنیده و درد رو فریاد زده و دوستی و محبت و معرفت و مهربونی رو داد کشیده! ولی دیگه صداش در نیومده! شاید من.. کسیم که تو نطفه خفه شدم شایدم.... راستی! من چیم؟ من کیم؟ هیچی! من هیچِ هیچم شما خود ِ خود باشید اگر توانستید هیچ نباشید