دلم تنگ شده است دیگر نمی ترسم که بگویم دلم تنگ شده است و اینکه بگوم دلم گرفته است امروز مورچه های اتاقم هم از قدم هایم این را فهمیدند تا آن بی نهایتها رفتم تا ان دور دورها و اینکه چقدر دوست دارم که با هم برویم را بار ها و بار ها نوشتم صدایم زدند از رویا بیرون آمدم و باز دلم تنگ شده است برای آن روز ها دلم گرفته است